8 خصوصیت یک مدیر خوب
مدیریت اساسیترین و مهمترین رکن موفقیت یک سازمان و مجموعهاس. تفاوت مدیران موفق و ناموفق در طرز فکر و نوع اقداماتیه که انجام میدن. وقتی شما مسئولیت مدیریت یک سازمان یا مجموعه رو بر عهده دارین، همانطور که شما مسئول موفقیت سازمان و کسبکار هستین، در قبال آرامش، پیشرفت و موفقیت کارمندان هم مسئولید.
یک مدیر خوبه که میتونه یک سازمان خوب و موفق رو تشکیل بده. شما در یکی از بالاترین جایگاههای سازمان قرار دارین پس ناخودآگاه از شما انتظارات بیشتری هست و هر اشتباه شما ممکنه به قیمت از دست رفتن یک نیروی انسانی خوب، بی انگیزگی و دلسردی بقیه کارمندان تموم بشه. برای اینکه یک مدیر خوب باشیم نه تنها فاکتورهای مدیریتی بلکه فاکتورهای اخلاقی رو هم باید رعایت کنیم. حتی ظاهر یک شرکت و کارکنانش میتونن گویای نوع مدیریت سازمان باشن و نشون بدن مدیر چقدر به عملکرد حرفهای، نظم، آراستگی و … اهمیت میده. چه کارمندانی استخدام میشن، بینظمیها چطور کنترل میشن، کارمندان چقدر آزادی عمل دارن و چه مسیری رو برای پیشرفت طی میکنن. در نتیجه مرز باریکی بین مدیر خوب و مدیر بد بودن وجود داره و در اینجا 8 خصوصیت خوب که مارو در گروه مدیران موفق قرار میده رو باهم مرور میکنیم.
1. مثبتاندیشی
یک مدیر خوب میدونه که به هرچیزی که فکر کنه ناخوآگاه اتفاق میافته و اثراتش رو در روحیه و روان خودش و اطرافیانش به جا میذاره. به طور کلی نگرش خوشبینانه نه تنها حال مدیر، بلکه حال تمامی کارمندان رو خوب میکنه و باعث میشه از کاری که انجام میدن لذت ببرن. فلسفه مدیریت به سلامت عبور کردن از روزهای سخته پس یک مدیر نباید دائما از مشکلات شکایت کنه. درعوض میتونه با رفتار و گفتارش به اطرافیان انگیزه و انرژی بده و اونهارو ترغیب به عملکرد بهتر بکنه.
2. صداقت
کارمندان مدیری رو موفق میدونن که به صداقتش ایمان داشته باشن. درصورتی که یک مدیر با کارمندانش روراست و صادق باشه، کارمندا میتونن تصور روشنی از اهداف، آینده و جایگاه خودشون در مجموعه داشته باشن. رعایت اصول صداقت و تساوی در بین کارمندا، اونها را بیشتر نسبت به شما و کسب و کارتون وفادار خواهد کرد. فقط یک مدیر صادق میتونه در مقابل عملکرد خودش از کارمندان انتظار صداقت داشته باشه.
3. ارتباطات
یک مدیر تنها، قطعا مدیر خوبی نیست. یک مدیر خوب باید بتونه به طور مؤثری با اعضای تیمش ارتباط برقرار کنه، مطمئن بشین که این توانایی رو دارین و بخشی از تلاشهاتون رو صرف برقراری ارتباط با دیگران در محیط کار میکنید. شما میتونید با برقراری ارتباطهای صمیمانه فضای سنگین کاری رو از میون بردارین. باید بدونید چطور روابطتون با کارمندان و مافوقتون رو مدیریت کنید و گسترش بدین. مدیر خوب میدونه چطور حد روابط و سلسله مراتب رو حفظ و هماهنگ کنه. یکی از مهمترین مهارتهای ارتباطی، گوش دادنه. به صحبتها، شکایتها و نظرات کارمندان، مافوق و مشتریان خود گوش بدین و نظراتشون رو بررسی کنید و برای پیشرفت کسبوکارتون به کار بگیرین.
4. قدردانی
مدیران موفق همیشه عملکرد مجموعه رو ارزیابی میکنن و مدام افراد پرتلاش رو قدردانی و تشویق میکنند و به همین شیوه بقیه کارمندها رو ترغیب به عملکرد بهتر میکنن. مدیران خوب هیچگاه نسبت به افراد با عملکرد بالا بیتوجه نیستن و پاداش دادن به اونهارو فراموش نمیکنن. مدیری که برای عملکرد خوب کارکنانش ارزش قائل نیست، خیلی زود با بیانگیزگی نیروی کار، سقوط و نابودی کسب و کارش مواجه میشه.
5. تشویق به پیشرفت
مدیران موفق استعدادهای نیروی انسانی خودش رو کشف کرده و برای پیشرفت این استعدادها برنامهریزی می کنن. اونها در افزایش توانمندیهای همکاران متخصص هستند و میدونن در هر شرایطی چگونه از تواناییهای منحصربهفرد هر کارمند به خوبی بهره ببرن تا پروژهها با موفقیت بیشتری پیش برن. یک مدیر خوب همیشه خواهان بهبود و پیشرفت شغلی مستمر کارکنانشه و از اونجا که میدونه پیشرفت کارمندها مساوی با پیشرفت سازمانه برای آموزش و شکوفایی اونها وقت و هزینه صرف میکنه. بیشتر کارمندها توانایی بالایی برای یادگیری و گسترش دانش خود دارن و میتونن به شرکت کمکهای چشمگیری کنن. اهمیت دادن مدیر به رشد کارمندها، تلاش، رقابت و موفقیت بیشتر برای کل سازمان رو در پی داره.
6. دانش صنعت
چقدر درباره صنعتی که در اون فعالیت می کنید، اطلاعات دارین؟ مدیریت، مسئولیتی دشوار و پیچیدهاس و تنها دانش کامل درباره زمینه فعالیت سازمان میتونه باعث بشه شما از پس این پست مهم بربیاین. شما با نداشتن اطلاعات کافی درباره جزئیات صنعت، خودتون و کارمندان رو ناخودآگاه در زمینه حل مشکلات و جلو بردن فعالیتهای سازمان دچار سردرگمی میکنین. البته این نکته هم مهمه که یک مدیر خوب تنها به دانش خودش نباید اکتفا کنه، همیشه باید در زمینه صنعت فعالیتش مطالعه داشته باشه و اطلاعاتش رو به روز کنه تا بتونه پاسخگوی مشتریان و کارمندان باشه.
7. مسئولیتپذیری
مدیر خوب خودش رو عضوی از سازمان میبینه و با همقدم شدن با بقیه کارمندا سعی میکنه سازمان رو در مسیر موفقیت به جلو ببره، از کار کردن با بقیه لذت میبره و به پذیرش مسئولیتهای بزرگ علاقهمنده و اون رو بخشی از فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف مشترک میدونه و در قبال وظایفش و سازمان احساس مسئولیت میکنه. خطاها و اشتباههای خودش رو بر دوش کس دیگهای نمیذاره و مدیریتش صرفا به حضور فیزیکی خلاصه نمیشه. این شیوه مدیریته که باعث دلگرمی و آرامش خاطر کارمندان سازمان میشه.
8. اتخاذ تصمیمات
مدیران موفق تصمیم گیرندگانی حرفهای هستن. تمام جزئیات و مسائل رو بررسی و تجزیه و تحلیل میکنن و بهترین تصمیم رو در سریعترین زمان ممکن میگیرن.
به جای اینکه روزها و ماهها برای یافتن بهترین گزینه ممکن فکر کنند با قاطعیت تصمیم میگیرن و همین تصمیمات قاطعانه و سریع یک مدیر خوب هستش که سازمان رو در مسیر درست قرار میده و از اتلاف وقت و انرژی کارمندها جلوگیری میکنه. از دست دادن زمان به علت بلاتکلیفی و عدم قطعیت در تصمیمگیری یکی از بزرگترین عوامل شکست کسبوکارهاست.