چه چیزهایی باعث میشه یک مدیر بد باشیم؟
آیا براتون مهمه که مدیر خوبی باشین؟ آیا نگرانید که کارمنداتون شما رو مدیر بدی بدونن؟ راستی مدیر بد چه کسیه؟ چه ویژگیهایی مارو در گروه مدیرهای بد قرار میده؟
شکی نیست که یکی از مهمترین داراییهای هر سازمان، کارکنان اون سازمان هستن و با ارزشی که برای اون کسبوکار خلق میکنن سازمان رو به سمت موفقیت پیش میبرن. اگر شما مدیریت یک سازمان رو بر عهده دارین باید قبل از هرچیز قدر منابع انسانی خوبتون رو بدونید و تمام تلاشتون رو برای حفظ و حمایت از این سرمایه بزرگ به کار بگیرین. یک مدیر با رفتارها و عملکرد بدی که داره، میتونه منجر به از دست رفتن یا بیانگیزگی کارکنانش بشه، در واقع افراد شغل خودشون رو ترک نمیکنن، بلکه مدیرانشون رو کنار میذارن.
برای آشنایی با خصوصیات یک مدیر خوب کلیک کن
با چندین اشتباه کوچیک، شما ممکنه در گروه مدیران بد که باعث تنفر و ناامیدی کارمندانشون میشن، قرار بگیرین، در اینجا 10 مورد از بزرگترین اشتباهات مدیریتی رو مرور میکنیم.
1. کنترلگر
داشتن دیسیپلین و نظم در مدیریت یک اخلاق پسندیده برای مدیرانه، ولی هرکسی زمانی که فضا برای تمرکز و خلاقیت داشته باشه قطعا میتونه عملکرد موفقیتآمیزتری ارائه بده و کنترل شدن تک تک فعالیتهای کارمندها نتیجهای جز استرس و خستگی براشون نداره. یک مدیر کنترلگر به هیچکس اعتماد نداره، تمام حرکات پرسنل رو زیر سؤال میبره و کارمندها برای انجام هر کار کوچیکی به تأییدش نیاز دارن.
2. بلاتکلیفی
بلاتکلیفی و نداشتن قدرت تصمیمگیری نه تنها یک ضعف بزرگ در مدیریته بلکه باعث سردرگمی و تلف شدن وقت کارمندان و سازمان میشه و کمکم کارمندها رو بیانگیزه و از تواناییهای مدیر ناامید میکنه.
3. تبعیض
مدیری که بین کارمندهاش فرق بذاره و تبعیض قائل بشه قطعا یک مدیر بد محسوب میشه. نادیده گرفتن شایستگیهای یک فرد و بها دادن به عدم شایستگیهای یک فرد دیگه باعث نابودی اعتماد به نفس و سرخوردگی کارمندان خوب و پرورش کارمندانی بیکفایت میشه.
این دسته مدیران بیشتر عاشق کارمندان چاپلوس و خبرچین هستن و برای بیکفایتی این جمع کوچیک در انجام وظایفشون بهانهتراشی میکنن تا اونهارو در کنار خودشون حفظ کنن.
4. نداشتن آیندهنگری
سازمانی موفقه که به جز هدفهای کوتاهمدت روی هدفهای بلندمدت هم تمرکز داشته باشه، وقتی مدیری نگرش محدودی داره، کارمنداش در مسیر درستی قرار نمیگیرن و سازمان هم پیشرفت چشمگیری نداره و نتیجه این درجا زدن، خستگی و بی انگیزگی اعضای تیمه.
5. سرزنش کننده
مدیران بد اغلب موفقیتهای کارمندانشون رو نادیده میگیرن و از موفقیت و دستاوردهای کارمندها به نفع خودشون سؤاستفاده میکنن ولی زمانی که مشکلی پیش بیاد یا همه چیز مطابق میلشون پیش نره کارمندها رو مقصر میدونن و بهشون حمله میکنن. اونها کارمندا رو فدای اشتباهات خودشون میکن و مسئولیت خطاهاشون رو نمیپذیرن.
6. بدخلق
اگر شیوهی مدیریت شما به این شکله که از ترساندن و بدخلقی برای حرکت رو به جلوی تیم و انجام وظایف کارمندان استفاده میکنید، باید بدونید این مسیر کاملا غلطی در شیوه مدیریت محسوب میشه و شما را به هیچ جایی نمیرسونه. احترام به اجبار و از روی ترس کارمندها هیچ نفعی برای شما نخواهد داشت. دوستی، صمیمیت، همدلی و پشتیبانی شماس که میتونه تیمی قوی و یکپارچه بسازه.
7. مقاومت در برابر تغییر
بیاین قبول کنیم هر انسانی میتونه اشتباه کنه یا اطلاعات ناکافی در مورد موضوعی داشته باشه، حتی مدیر یک سازمان. مدیران بد، بازخوردها و پیشنهادهایی که میتونن برای پیشرفت کار سازنده و مفید باشن رو گوش نمیکنن و نمیپذیرن. اونها نمیتونن مخالفت کارمندانشون رو تحمل کنن و با اینکه خوب میدونن کار درست کدومه، شهامت قبول کردنش رو ندارن. بعضیوقتها گوش دادن و کمک گرفتن از کارمندها برای پیشرفت سازمان میتونه بسیار مفید و تأثیرگذار باشه.
8. عدم قدردانی
یکی از دلایلی که کارمندان مدیر خودشون رو مدیر بدی میدونن، قدرنشناسیه. این مدیران معتقدند که تصدیق دستاوردها نشانه ضعفه. مدیرانی با این طرز تفکر، که چون دستمزد پرداخت میکنن پس نیازی به تشکر و پاداش نیست، برای کارمندانشون چیزی جز بیانگیزگی و تضعیف روحیه ندارن. یک تشکر ساده میتونه برای سازمان صمیمیت، موفقیتهای چشمگیر و رقابتهای سازنده در پی داشته باشه.
9. عدم مسئولیتپذیری
مدیرانی که وقت و حوصله برای مشارکت کردن در کار با کارمندانشون رو ندارن، باید شغل مدیریت رو کنار بذارن. قطعاً این افراد نمیتونن مدیران موفق و شایستهای باشن. زمانی که به حضور آنها برای انجام کارهای مختلف نیازه، در دسترس نیستن. حضور اونها در کنار کارمندها تنها ماهیت فیزیکی داره و احساس نمی شه. این مدیران از زیر بار هر مسئولیتی شونه خالی میکنن و نمیخوان درباره مشکلات چیزی بشنون و از چالشها فرار میکنن.
10. انتظارات غیرمنطقی
یک مدیر خوب میتونه بین انتظارات مطلوب و واقعی و انتظارات غیرواقعی تفاوت قائل بشه، برای هرکاری زمانبندی و تقسیم وظایف منطقی در نظر بگیره. انتظارات غیرواقعی و دست نیافتنی تنها باعث تلف شدن وقت و خستگی سازمان و کارکنان میشه و هیچ سودی برای سازمان نداره.
میخوای کارمند جدید استخدام کنی؟ با ثبت آگهی استخدام در کارپیشه کمتر هزینه کنید و بهتر نتیجه بگیرید.